نامه سید محمد رضا خاتمی به آیت‌الله حائری شیرازی:

انتخابات سال ٩٢ نشان داد كه عقلاي قوم از هر جناح به خوبي از ماجراي سال ٨٨ درس عبرت گرفته‌اند/هر دو طرف در عمل گفته‌اند " ببخشيد ما هم اشتباه داشتيم"

در پی انتشار نامه‌ای با امضای آیة الله حائری شیرازی خطاب به آقایان موسوی و کروبی، سید محمد رضا خاتمی نائب رئیس مجلس ششم نامه ای خطاب به وی نوشته و نکاتی را دراین باره یادآور شده است.

به گزارش امید،متن  این نامه چنین است :
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آية الله آقاي حائرى شىرازي
با سلام و احترام
بر خود لازم مي دانم در وحله اول از نامه جنابعالى به حضرات آقايان موسوى و كروبى كه از كمترين امكان دفاع از خود در برابر هجمه هاى شبانه روزى برخوردار نيستند تشكر كنم. آنچه در اين نامه آمده است صرف نظر از موافقت ىا مخالفت با محتواى آن نمونه بارزى از وظيفه شناسى يك عالم دين در برابر حوادث زمانه خود است. اى كاش زودتر اين اقدام انجام ميشد تا زمام امور در دست كسانى كه كشور را به چنين ورطه هولناكى كشانده اند نمى افتاد. نامه شما مصداق بارز انعطاف ، مدارا ، دلسوزى و البته صراحت و شايد براي كسانى مانند من در مواردى غير واقع بينانه باشد. اما اين نكته چيزى از ارزش والاى اين اقدام كم نمى كند و نشان مى دهد كه با رعايت انصاف و اخلاق مى توان همديگر را نقد و حتى رد كرد. در زمانه ما كه دور عالمان متهتك و جاهلان متنسك است و جز "بريده باد" و "دريده باد" سخنى از اين سخنگويان پر پشتوانه شنيده نمى شود و از تريبونهاى مقدسى چون نماز جمعه جز فرياد مرگ و خشونت و نفرت به گوش نمى رسد زلال نامه شما مى تواند براى نسل متاسفانه دين گريز ما به مثابه نمادى از دين حيات ، رحمت، مهربانى و اخلاق قابل عرضه باشد.
جناب آية الله، نامه شما امروز در دسترس همگان قرار گرفته است اما معلوم نيست آيا مخاطبان اصلي شما هم آن را دريافت ميكنند؟ و در صورت دريافت آيا امكان جواب دادن و نشر پاسخ آنها وجود خواهد داشت؟ اگر شما كه مبدع اين نامه نگاري بوده ايد سرانجام كار را پيگيري كنيد تحول بزرگي را سبب خواهيد شد.
حضرت آقاي حائرى، اجازه بدهيد در مورد محتواي نامه نيز مطالبى را معروض دارم: حضرتعالي به حقايقي غيبى و يا تاريخى اشاره كرده ايد كه هيچ اهل قبله اي منكر آنها نيست اما مشكل در تعيين مصاديق است و مهمتر اينكه چه كسى بايد اين مصاديق را تعيين كند. به نظر نمى رسد كه تطابقهاى تاريخى گره از مشكلات پيچيده جامعه ما بگشايد و بايد راه ديگرى جست. در فرصت و مجال كافى قطعا مى توان در اين امور به بحث و جدل پرداخت اما در منازعات سياسى راهگشا نخواهد بود. همينقدر عرض كنم كه اگر نه اكثريت مطلق سابقون انقلاب و ياران امام و برگزيدگان جامعه ما، حد اقل نيمي از آنها در مورد اين مصاديق، نظري جز نظر شما را دارند. در قضاياي تلخ سال ٨٨ حوادث ريز و درشتى اتفاق افتاد كه مى توان به همه آنها پرداخت و در جستجوى مقصرى بر آمد. مستحضر هستيد كه هر طرف اين ماجرا سياهه طولاني از اقدامات طرف مقابل دارد هرچند به خاطر شرايط خاص توزيع قدرت يك طرف مورد هجوم بدون حق دفاع واقع شده است. جنابعالى به موارد مورد نظر خود نظير كشاندن مردم به خيابانها اشاره كرده ايد كه صرف نظر از صحت و سقم آن به عنوان يك اتهام بالقوه قابل بررسي است، اما در سوی ديگر هم مى توان به مواردى نظير دستگيريهای غير قانونی، هجومهای نيمه شبانه به منازل محترمين، وقايع دردناك درون زندانها در ماههاي اول، دادگاههاى آنچناني، هتك حرمت خانواده هاي زندانيان، جنايات كهريزك و كوي دانشگاه، اخراجهاي فله اي اساتيد و دانشجويان، سانسور عجيب رسانه ها و..... اشاره كرد.

براي يافتن مقصر مي توان چند راه رفت . يكي همين راه فعلي است كه مي توان گفت اگر منتج به نتيجه بود نامه جنابعالي موضوعيت نداشت. پس بايد بدنبال راه ديگري بود. شما راه حلي ارائه فرموده ايد كه نشانگر دلسوزي شما براى اين مردم است و آن اينكه آقايان موسوي و كروبى بگويند " ببخشيد". من در پايان اين نامه در اين مورد نكته اي را عرض خواهم كرد اما اجازه بدهيد قبل از آن راه حلهاي ديگر را هم بررسى كنيم. يك راه برگزاري يك دادگاه علني با قضات مستقل و حضور هيئت منصفه است. چه اشكالي دارد جنابعالي كه خود مورد اعتماد نظام هستيد خواستار اين دادگاه شويد و هيئت منصفه هم افراد مورد اعتماد مردم باشند كه در ما نحن فيه ابراز موضع نكرده باشند. مطمئن هستم كه اين راه مقبول نخواهد افتاد و چه پيام روشني از اين عدم قبول براي مردم ارسال مي شود بماند. راه حل ديگر اين است كه با مكانيسمهاي علمي و روشهاي مقبول با نظر سنجي از عامه مردم و يا نخبگان و يا حتي كارگزاران نظام و يا حتي بالاتر مثلا از نيروهاي كادر سپاه پاسداران نظر سنجي شود كه مثلا آقاي موسوي را بيشتر قبول دارند يا آية الله جنتي؟ نمايندگان مجلس را بيشتر قبول دارند يا زندانيان حوادث سال ٨٨؟ و البته باز يقين داريم كه اين راههاي آسان و كم هزينه و البته فيصله بخش هيچگاه مورد اهتمام نخواهد بود. اما همه مي دانيم كشور در چه مخاطرات نفس گيري قرار دارد و جز با گذشت و عفو و جز با همدلي و همراهي عبور از اين تنگناها ميسر نيست. ورود شما در اين ميدان و قبل از آن مرحوم آقاي عسكراولادي نشانگر درك اين وضعيت فوق العاده است. پس چه بايد كرد؟ شما راه حل عذرخواهي آقايان موسوي و كروبي را پيشنهاد كرده ايد. به نظر مي رسد قبل از اينكه بگوييم چه كسي تقصير كرده است يا قصور دارد جامعه ما نيازمند " گفتگو" است. گفتگو مستلزم اين است كه همه قبول كنند ممكن است اشتباه كرده باشند و طرف ديگر ممكن است بخشي از حقيقت را داشته باشد. اينك بخشي از اين قضايا در حصر هستند. آيا اهل حل و عقدي پيدا ميشوند كه به ديدار اين آقايان بروند و از زبان آنها هم حقايق را بشنوند و از طريق بسط اين گفتگوها به جاي اينكه به معلول بپردازند به ريشه يابي اين حوادث بپردازند و كشور را براي هميشه در برابر اين تنشها بيمه كنند؟ تا به حال كه تلاش دلسوزان براي اين كار محقق نشده است و اميد است جنابعالي در اين راه توفيق يابيد.
حضرت آية الله انتخابات سال ٩٢ نشان داد كه عقلاي قوم از هر جناح و نحله اي به خوبي از ماجراي سال ٨٨ درس عبرت گرفته اند. نشان دادند كه اشتباهات خود را شناسايي كرده و آن را تكرار نخواهند كرد. بنابر اين من مدعي هستم هر دو طرف در عمل گفته اند " ببخشيد ما هم اشتباه داشتيم". ملت هم نشان دادند كه از گذشته عبور كرد ه اند و هر چند پيام راي مردم بسيار روشن بود اما سبب نشد تا شيريني پيروزي مردم با نفرت و انتقام به تلخي گرايد و در حقيقت فصلي جديد در بلوغ سياسي كشور رقم خورده است. جناب آية الله با اين وصف گمان نمي كنم آنچه از توبه و طلب عفو و پذيرش اشتباه گفته باشد جايگاهي داشته باشد، اما ظاهرا باز هم عده اي جز به اين راضي نشوند كه آقايان موسوي و كروبى بايد قبول كنند اشتباه كرده اند. جنابعالي با بهره گرفتن از تمثيل ابليس و عيسي و خداوند چنين خواسته ايد كه اين بزرگواران بگويند " ببخشيد". اما لازم است معروض دارم كه بعضي از دوستان هم معتقدند در صورتي كه خطر بزرگي كشور را تهديد مي كند حتي اگر اين آقايان معتقد باشند هيچ اشتباهي هم نكرده باشند گذشتن از حق خود بر جايگاه آنها خواهد افزود. و مگر امام همام علي ابن ابي طالب(ع) چنين نكرد. والعاقبة للتقوي
سيد محمد رضا خاتمي

افزودن نظر جدید