زلزله در تركيه و هشدار براي ايران

پیروز حناچی -پس از زلزله دهشتناك كشور تركيه كه دامنه‌هاي آن بسياري از كشورهاي منطقه را هم تحت تاثير قرار داد، يك بار ديگر نگراني ناشي از اين خطر طبيعي، افكار عمومي ايرانيان را در بر گرفته است.

ايرانيان مي‌خواهند بدانند اين زمين‌لرزه تا چه اندازه مي‌تواند روي گسل‌هاي داخلي كشورمان اثرگذار باشد و احيانا آنها را به تكاپو و تكانه وادارد؟ در جريان اين يادداشت تلاش مي‌كنم به بخشي از اين ابهامات پاسخ دهم:
نخست) اگر به نقشه كشور تركيه كه تقريبا يك مستطيل بلند است، نگاه كنيد، در تمام طول اين كشور، نقاطي وجود دارند كه طي سال‌هاي متمادي در آنها زلزله به وقوع پيوسته است. زلزله اخير اين كشور هم در امتداد همين خط است كه مستمرا در سال‌هاي مختلف تكرار شده است. در واقع اين زلزله بخشي از كمربند گسل آلپ - هيماليا است كه طول كشور تركيه را دربر مي‌گيرد. وقتي زلزله‌هاي سال‌هاي مختلف در يك قلمروي مشخص در كنار هم قرار مي‌گيرند از طريق تجزيه و تحليل آنها مي‌توان درك روشني از احتمالات به دست آورد. اين كانون‌ها فقط مختص تركيه نيست، در امتداد شرقي در منطقه شمال غرب ايران (استان‌هاي آذريابجان شرقي و غربي، اردبيل و...) و منطقه شرق ايران هم گسل‌هايي از اين دست در امتداد كمربند زلزله اصلي وجود دارند. مناطقي كه در آنها فراواني قابل توجهي از تكانه‌ها طي سال‌هاي مختلف به چشم مي‌خورد.

ازسوي ديگر زلزله اخير تركيه به نسبت تكانه‌هاي قبلي به خصوص زلزله «آدا پازاري» در غرب استانبول شدت بيشتري دارد.
دوم) مجموعه اين داده‌هاي اطلاعاتي يك واقعيت عريان را براي كشورهايي كه به نوعي با اين پديده طبيعي دست به گريبانند، يادآور مي‌شود و آن اينكه زلزله از آنچه كه فكر مي‌كنيم به ما نزديك‌تر است. مديران ايراني هم بايد بدانند اين خطري است كه امكان وقوع آن، هر لحظه ممكن است و بايد زيرساخت‌هاي لازم براي مقابله با اين پديده طبيعي را در بخش‌هاي گوناگون ساخت و ساز، مديريت شهري، آگاهي بخشي عمومي با هدف آمادگي به‌جاي ترس و... مهيا كنند. بسياري از كشورها ازجمله ژاپن، كره‌جنوبي و... به همزيستي مسالمت‌آميزي با زلزله دست پيدا كرده‌اند و آسيب‌هاي كمتري را متحمل مي‌شوند. هر چند در جريان زلزله اخير تركيه تكانه‌هاي آن در لبنان، سوريه و... هم حس شد،  تركيه در تجربيات قبلي تصميماتي اتخاذ كرده بود. مهم‌ترين تصميم از اين نوع اقدامات، بيمه‌هاي اجباري براي ساختمان‌هاست.
سوم) تركيه در تجربه‌هاي قبلي‌اش از زمين‌لرزه، متوجه يك نكته مهم شد و تلاش كرد زمينه‌هاي افزايش آسيب‌ها و خسارات را كاهش دهد. يكي از مهم‌ترين تصميماتي كه براي مقابله با تبعات مخرب زلزله در تركيه اتخاذ شد، بحث بيمه اجباري ساختمان‌ها در تركيه بود. مديران كشور تركيه متوجه شدند كه انجام گسترده بيمه ساختمان‌ها نيازمند ايجاد بيمه‌هاي اتكايي و سرمايه‌گذاري‌هاي زيرساختي است. موضوعي كه از عهده شركت‌هاي بيمه عادي برنمي‌آيد و حاكميت وحتي بيمه‌هاي بين‌المللي بايد به كمك بيايد. به دليل اينكه تركيه با مشكلات تحريم و... دست به گريبان نيست از طريق همكاري با شركت‌هاي بين‌المللي بيمه توانستند اين ايده را عملياتي كنند. اگر اين پروژه اجرايي نمي‌شد، شك نكنيد، ميزان خسارت‌هاي مادي و جاني زلزله اخير بسيار بيشتر از اعداد و ارقام فعلي مي‌شد.
چهارم) كشور ما هم يك چنين شرايطي را دارد، مناطقي از كشور ايران هم در كانون‌هاي شناخته شده زلزله قرار دارند. لازم است قبل از وقوع فاجعه، علاج آن كنيم. قبل از هر چيز لازم است داده‌هاي اطلاعاتي درباره كانون‌هاي زلزله در ايران تكميل شوند و از سوي ديگر اصلاحات لازم در سازه‌ها و ساختمان‌هاي ايران انجام شود. بايد خطر زلزله به عنوان يك واقعيت در زندگي امروز پذيرفته شود. در زلزله دهه 90 ميلادي تركيه خاطرم هست، رسانه‌هاي تركيه نوشتند: «جنايت پيمانكاران». واقعيت هم همين بود با آب دريا بتن ريخته بودند و ميزان تخريب ساختمان‌هاي بتني بسيار بالا بود، در اجرا اورلب‌هاي ميلگردها در اسكلت ساختمان‌ها رعايت نشده بود و ميلگردهاي ساده استفاده شده بود. خاطرم هست چند روز بعد از زلزله دهه 90 در استانبول حضور داشتم، در حال عكس گرفتن از يك ساختمان قديمي بودم كه زلزله آن را ويران نكرده بود؛ يك پيرمرد ترك نزديك من آمد و با لحن ساده‌اي گفت: «اين ساختمان قديمي را ما بي‌سوادها ساخته‌ايم و اين ساختمان‌هاي ويران شده، محصول شما مهندس‌ها است.»
پنجم) اين خطري است كه همواره كشورهايي از جنس ايران، تركيه و... را تهديد مي‌كند. هر تصميمي كه در كشور اتخاذ مي‌شود بايد با مورد توجه قرار دادن اين واقعيت‌ها باشد. ما در شهرداري تهران حريم گسل‌ها را شناسايي كرديم، يعني محل عبور گسل و خط اصلي آن شناسايي شد. مشخص كرديم چه حريمي بايد در اين خطوط رعايت شود. مثلا نبايد در اين خطوط بيمارستان، مدرسه، ورزشگاه و... ساخته شود. در ادامه اما ما شنيديم كه مديران بعدي به اين ضرورت‌ها توجه نكردند و بعضا مجوزهايي در اين مناطق صادر شده. بايد بدانيم، آخرين زلزله بزرگ تهران، خيلي دور نيست و به دوران قاجار بازمي‌گردد. مناطق جنوبي تهران با مشكلات بسياري مواجه هستند و بافت‌هاي فرسوده و ساخت و سازهاي نامناسب خطر را در اين مناطق افزايش مي‌دهد. لازم است اين خطرات و شيوه‌هاي آمادگي در برابر آن مدام در رسانه‌ها بازتاب پيدا كند تا قبل از اينكه فاجعه نزديك‌مان بشود، علاجي براي مقابله و آمادگي با آن تدارك ديده شود.

افزودن نظر جدید