چاه عمیقی که اردوغان برای خودش می‌کند

روزنامه الکترونیک امید ایرانیان نوشت:–پس‌لرزه‌های کودتای تابستانی ترکیه، همچنان صحنه سیاست ترکیه را می‌لرزاند. مشت آهنین رجب طیب اردوغان، آنچنان محکم بر روی میز سیاست خورده‌است که بسیاری تصور می‌کنند اردوغان خود این کودتا را برنامه‌ریزی کرده بود تا پس از آن مخالفانش را پاکسازی کند و قدرت را یکسره در دست بگیرد. از برکناری‌های ده‌ها هزار نفری در ارتش، آموزش پرورش، قوه قضاییه و دانشگاه‌ها گرفته تا اعلام وضعیت اضطراری سه ماهه در ترکیه، از لغو موقت اجرای کنوانسیون حقوق بشر اروپایی گرفته تا دستور برای تعطیلی تمام مراکز آموزشی و تربیتی مشکوک به ارتباط با جریان فتح‌الله گولن.

اما دکتر امیراحمدیان معتقد است که نسبت دادن کودتا به رجب طیب اردوغان ارزیابی عاقلانه‌ای نیست. به اعتقاد او نه تنها عملکرد تند و شتابزده اردوغان در شرایط کنونی به نفع اردوغان تمام نخواهد شد، بلکه او را در چاه عمیقی می‌اندازد که خودش در حال کندن آن است. امیراحمدیان شرایط کنونی ترکیه را با دوران پیش از انقلاب ایران مقایسه می‌کند، زمانی که حکومت شاه یک فهرست حاضر و آماده از توده‌ای‌ها در اختیار داشت و با هر بهانه‌ای که به دست می‌آورد دست به سرکوب و اخراج و بازداشت آنها می‌زد.

برای اینکه نگاه بهتری از وضعیت کنونی و پیش‌بینی آینده ترکیه داشته‌باشیم نزد دکتر امیراحمدیان، استاد جغرافیای سیاسی رفتیم تا ارزیابی دقیقی از وضعیت ترکیه بعد از کودتا داشته‌باشیم. پیش از هر چیز دکتر امیراحمدیان در مورد تلفظ نام رجب طیب اردوغان تذکر داد و گفت که او را اِردوغان خطاب نکنیم، بلکه از تلفظ صحیح نامش یعنی اَردوغان استفاده کنیم که به معنای نرزا یا پدرجوان‌مردان است. در ادامه متن کامل گفتگو با دکتر بهرام امیراحمدیان را مطالعه می‌کنید.

آقای دکتر، اتفاقاتی که امروز در ترکیه رخ می‌دهد و پاکسازی‌ها و بگیر و ببندهایی که دولت ترکیه انجام می‌دهد، این گمانه‌زنی را پدید آورده‌است که رجب طیب اردوغان، کودتایی نمایشی انجام داده‌است تا قدرت را در ترکیه یکدست و از مخالفان پاک کند.  نظر شما در مورد چنین گمانه‌ای چیست؟

اینکه گفته شود که یک دولتی بخواهد کودتایی راه بیاندازد که تعدادی کشته بدهد و هواپیماهای نظامی‌اش ساقط شود از بنیان ارزیابی و گمانه نادرستی‌ست. اما یک نکته اساسی در مورد کودتای ترکیه وجود دارد، این موضوع که آیا دولت اردوغان از پیش از انجام کودتا از برنامه آن با خبر بوده‌است یا نه. ارزیابی صحت این گمانه بسیار مهم‌تر از این است که بخواهیم به نظریه توطئه و احتمال دخالت دولت در کودتا تکیه کنیم.

این احتمال وجود دارد که دولت ترکیه پیش از انجام کودتا از آن مطلع شده‌باشد و با آمادگی در برابر اجرای این کودتا، یک ضد کودتا را ترتیب داده‌باشد.

پس دقیقاً چه جریان،فرد یا تفکری پشت این کودتا بود؟

نکته اول این است که آقای اردوغان و حزبش یک مخالف دارند که از جنس خودشان است و آن هم جنبش فتح‌الله گولن است. هم جنبش آقای اردوغان، یعنی حزب عدالت و توسعه و هم جنبش آقای گولن نماینده نوعی اسلام سیاسی مترقی در ترکیه هستند. این گروه‌ها از یک سو خواهان پیشرفت و ترقی ترکیه به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هستند و در عین حال به آموزه‌های اسلامی به عنوان الگوی اداره جامعه نیز معتقد هستند.

آقای فتح‌الله گولن خودش یک روحانی مسلمان بود. او شبکه‌ای از مدارس و مکاتب مدرن را برای آموزش شهروندان ترکیه تأسیس کرده‌بود. این مدارس بر خلاف نمونه‌های مشابه مدارس اسلامی در دیگر کشورها یا برای مثال حوزه‌های علمیه در کشور خودمان، مدارس مدرن و به روزی محسوب می‌شدند که در عین حال که آموزش به شیوه‌های مدرن را پی می‌گرفتند در همان زمان به آموزه‌های اسلامی و تربیت اسلامی دانش‌آموزان هم اهتمام داشتند.

این شبکه آقای گولن در طول زمان رشد و توسعه پیدا می‌کند. در اوایل مطرح شدن حزب عدالت و توسعه و آقای اردوغان، فتح‌الله گولن و اردوغان با یکدیگر متحدان نزدیک و دوستانی بودند که برای یک هدف مبارزه می‌کردند. اما کم کم با گسترش نفوذ جریان گولن و افزایش طرفدارانش و نفوذ بیشتر مدارس و شبکه خیریه گولن در بطن جامعه ترکیه، انشقاق بین این دو تفکر بیشتر می‌شود، تا جایی که اردوغان و گولن کاملاً از هم جدا می‌شوند.

 دلیل جدای میان این دو نیرو چه بود؟

 تفاوت‌ها میان تفکر گولن و اردوغان، از ابتدای به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه مشهود بود. اردوغان و حزبش به اصول سکولار حکومت در ترکیه معتقد و وفادار بودند، در حالی که حکومتی می‌خواستند که ارزش‌ها و اصول اسلام در آن رعایت شود، در عین حال از دخالت دادن مستقیم دین در حکومت هم اجتناب می‌کردند. اما جریان گولن نگاه تندروانه‌تری به حکومت اسلامی دارد.

فتح‌الله گولن پیش از به قدرت رسیدن اردوغان کاملاً از حزب عدالت و توسعه جدا شده‌بود و سال ۱۹۹۹ مجبور به ترک ترکیه می‌شود و به آمریکا می‌رود. می‌توان گفت از آن زمان فتح‌الله گولن جریانی مخالف حزب عدالت و توسعه را مدیریت می‌کند.به هر تقدیر هر دو جریان، جریان‌های اسلام‌گرای مدرنی هستند، اما برای مثال جنبش گولن مخالف تشیع و ایرانی‌هاست. می‌توان گفت که هر دو جریان رویای بازیابی قدرت عثمانی را در سر می‌پرورانند، اما هر یک به شیوه‌ خود.

اردوغان غیر از گولن مخالفان دیگری هم در سپهر سیاسی ترکیه دارد؟

بله. فتح‌الله گولن مخالفی از جنس خود اردوغان است. بعد از جدایی جریان گولن، اردوغان تلاش می‌کند تا مؤسسات وابسته یا هوادار فتح‌الله گولن را تعطیل کند و از نفوذ او بکاهد. از سوی دیگر اردوغان با تغییراتی که با کمک حزبش در قانون اساسی ایجاد کرد، ساختار ارتش را هم تغییر می‌دهد. یک جریان دیگر مخالف اردوغان هم بود که دولت اردوغان توانست آن را شناسایی کند و سرکوب شدند. جریانی که به جریان ارگنه کون مشهور شد. یک جریان شامل پان‌ترکیست‌ها که کنار گذاشته‌شدند. از سوی دیگر کمالیست‌ها، هواداران ترکیه سکولار و هوادار جمهوری لائیک مصطفی کمال پاشا، پان‌ترکیست‌ها، کردها و هواداران فتح‌الله گولن اصلی‌ترین جریان‌های مخالف اردوغان در ترکیه هستند.

اما مهم‌ترین مخالفان که قدرت موثری داشتند، نظامیان بودند که با استفاده از تغییرات قانونی که در شورای عالی امنیت ملی ترکیه داد و کاهش اختیارات فرماندهان ارتش، توانست تا حدودی آنها را کنترل کند. اما در عین حال این تغییرات باعث شد که در کنار فتح‌الله گولن، دشمن جدیدی هم برای خودش بتراشد، آن هم نظامی‌های قدیمی بودند که احساس می‌کردند اقتدارشان با حضور اردوغان در حال کاهش است.

 

دولت ترکیه تاکید دارد که کودتا توسط فتح‌الله گولن و هوادارانش انجام شده‌است و در حال پاکسازی آن‌ها است. شما این نظر را قبول دارید؟

در بخشی از ارتش که قبلاً و در دوره‌های مختلف مورد پاکسازی قرار گرفته‌بود، مخالفانی برای اردوغان شکل گرفته است. خیلی از کمالیست‌ها و پان‌ترکیست‌های ترکیه، نفوذشان را در ارتش از دست داده‌بودند. اسلام‌گراهایی که جایگزین این نیروهای قبلی شده‌بودند هم اغلب از میان کسانی بودند که علقه‌هایی نسبت به فتح‌الله گولن داشتند، یا اینکه در مدارس او درس خوانده‌بودند. با این حال نباید تصور کرد که ادعای دولت ترکیه مبنی بر وابسته بودن این کودتا به فتح‌الله گولن یکسره صحیح است.

در واقع دولت ترکیه و حزب عدالت و توسعه، از گذشته یک سری فهرست‌های سیاه آماده و حاضر داشتند که از مخالفان خود ترتیب داده‌ بودند و برای تسویه آنها بدنبال مجوزی بودند یا بهانه‌ای برای سرکوب آنان که کودتا این بهانه را به اردوغان داد. به خصوص در مورد مراکز آموزشی وابسته یا نزدیک یا همفکر با فتح‌الله گولن، نظامیانی که تصور می‌رفت ممکن است قرابت فکری با این جریان داشته‌باشند، معلمین، قضات، اساتید دانشگاه و حتی کارمندان ساده دولتی. این فهرست‌ها از گذشته وجود داشت و آماده بود. اینگونه نبود که یک روز بعد از کودتا گروهی بنشینند و فهرست ده‌ها هزار نفری از افرادی که باید پاکسازی شوند آماده کنند. چنین تجربه‌ای را ما در ایران هم در گذشته داشته‌ایم. در دوران سلطنت پهلوی برای مثال هرگاه بهانه‌ای پیش می‌آمد، نا آرامی یا رویداد مهم سیاسی رخ می‌داد، شاه از فرصت استفاده می‌کرد و کسانی را که تصور می‌کرد ممکن است با توده‌ای‌ها ارتباط داشته‌باشند، سمپات کمونیست‌ها باشند یا هر شبهه‌ای در مورد چپ‌گرا بودن آنها وجود داشت، از مراکز قدرت و نفوذ اخراج شوند. یعنی فهرست‌ها آماده بود و کافی بود اتفاقی بیافتد تا فهرست‌های آماده وارد عمل شوند. در خاورمیانه از این شگرد کثیف سیاسی خیلی استفاده می‌شود.

 آیا این روش پاکسازی می‌تواند اردوغان را از دست مخالفان نجات دهد؟

نه! دلایل مختلفی دارد، برای مثال چنین اعمالی در فضای بین‌المللی چه بازتابی خواهد داشت؟ شما ببینید وقتی یک سرباز یا درجه دار و افسر جزء از مافوق دستور می‌گیرد که عملیاتی انجام بدهد. اگر سر باز بزند تمرد کرده و دادگاهی نظامی می‌شود. بنابراین سربازی که مطابق دستور فرمانده‌اش عمل کرده‌است، نمی‌تواند محاکمه شود. ارتش یک نهاد سلسله مراتبی است. سرباز حق تمرد از دستور فرمانده‌اش را ندارد و خب وقتی برخوردهای سخت و مجازات‌های سنگینی برای سرباز در نظر گرفته‌شود، در افکار عمومی، در کشورهای خارجی بازتاب بسیار بدی برای اردوغان و دولت ترکیه خواهد داشت.

این برنامه پاکسازی و سرکوبی که دولت اردوغان به بهانه کودتا شروع کرده‌است، در آینده‌ای نزدیک بیشترین ضربه را به وحدت ملی در ترکیه خواهد زد.

 یعنی فکر می‌کنید که این پاکسازی‌ها باعث افتراق و شکاف گسترده‌تری در ترکیه بشود و دوباره دامن اردوغان را بگیرد؟

 بله، قطعاً! اکنون ده‌ها هزار نفر از کار برکنار شده‌اند و بازداشت‌شده‌اند. هزاران پلیس خلع درجه شده‌اند و از کار اخراج شده‌اند. این‌ها اکنون یک نیروی مخالف بالقوه برای دولت هستند. یک نیروی نظامی و امنیتی آموزش‌ دیده و مجرب که از دولت زخم خورده هستند. این‌ها امکان دارد در جریان‌های براندازی و جریان‌های مخالف دولت یا هرگونه مخالفت حزبی یا سندیکایی به عنوان نیروی بالقوه مخالف دولت، بپا خیزد..

چیزی که بعد از این دولت اردوغان را تحت تأثیر قرار خواهد داد، تعمیق همین نارضایتی‌ها و مخالفت‌ها است. اکنون ده‌ها هزار نفری که اخراج و بازداشت شده‌اند، هر یک خانواده‌ای و بستگانی دارند که از برهم خوردن اوضاع اجتماعی و امنینتی بستگان خود ناراضی خواهند بود که خودشان یک جمعیت میلیونی مخالف دولت را تشکیل خواهند داد.

حتی اگر فرض کنیم که امروز دولت حزب عدالت و توسعه ۵۰ درصد از آرای عمومی را هم داشته‌باشد، اگر نارضایتی‌ها آنچنان عمق پیدا کند که ۵۰ درصد دیگر جمعیت در مخالفت با دولت با یکدیگر متحد شوند، آنگاه دیگر راهی جز کناره‌گیری از قدرت برای دولت وجود ندارد.

رفتار دولت ترکیه بعد از کودتا خیلی شتاب‌زده و عجولانه و بدون منطق و غیراصولی و غیرقانونی بود. این ممکن است که در آینده ضربه‌های محکمی را به ترکیه بزند، حتی در فضای بین‌المللی از جمله اتحادیه اروپا، پیمان ناتو و ایالات متحده آمریکا. سازمانی نظامی مانند ناتو که جایگاه محکمی برای ترکیه پدید آورده است، ی تعهدی ابدی برای ترکیه ندارد، همان گونه که در مساله سرنگون کردن جنگنده روسیه با سردی برخورد کرد یا درخواتست ترکیه برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع مل کرستان عراق در شمال سوریه در نزدیکی مرز ترکیه، کمکی به ترکیه نکرده‌اند و به خواسته‌های ترکیه وقعی ننهادند، حالا با چنین رفتارهایی حتی این امکان وجود دارد که عضویت ترکیه را در ناتو تعلیق کنند.

این چاهی است که خود آقای اردوغان در حال کندن آن است، رفتارهای افراطی و واکنش‌های شتاب‌زده، مانند تلاش برای از سرگیری مجازات اعدام و توقف اجرای کنوانسیون‌های حقوق بشری اتحادیه اروپا، عاملی خواهد بود که ممکن است باعث سقوط خود او در چاه شود.

 

افزودن نظر جدید